loading...

وبلاگ داستان های من

من توی اون داستان های عاشقانه خودمو مینویسم

بازدید : 461
پنجشنبه 7 آبان 1399 زمان : 10:39

_ جانممممم . _‌‌‌ای پسره‌ی تخس خیره سر دو روز ولت کردم رو دست من بلند شدی ؟ حالا نشونت میدم بزار برم و بیام ، وقتی برگشتم حسابتو میزارم کف دستت . همه‌ی اینا رو با یه اخم ظاهری میگفتم و با یه لحن مثلااا تحدید آمیز که داداش کوچولوم نگران خواهر بزرگش نشه . اما دروغ چرا ، خیلی نگرانم . میدونم خون آشاما موجودات محتاطی‌‌ان‌و تا زمانی که قدرت بی حد و مرزی به دست نیارن خودشون رو توی اجتماع نشون نمیدن . پس حالا که اومدن و دارن آزادانه خون مردم رو می‌خورن دیگه حتی ممکنه تمام گرگینه‌ها هم نتونن جلوشون رو بگیرن .

دانلود مجموعه نمونه سوالات عقاید (2و3و4و5و7و8) حوزه علمیه با پاسخنامه
نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 0

آرشیو
آمار سایت
  • کل مطالب : <-BlogPostsCount->
  • کل نظرات : <-BlogCommentsCount->
  • افراد آنلاین : <-OnlineVisitors->
  • تعداد اعضا : <-BlogUsersCount->
  • بازدید امروز : <-TodayVisits->
  • بازدید کننده امروز : <-TodayVisitors->
  • باردید دیروز : <-YesterdayVisits->
  • بازدید کننده دیروز : <-YesterdayVisitors->
  • گوگل امروز : <-TodayGoogleEntrance->
  • گوگل دیروز : <-YesterdayGoogleEntrance->
  • بازدید هفته : <-WeekVisits->
  • بازدید ماه : <-MonthVisits->
  • بازدید سال : <-YearVisits->
  • بازدید کلی : <-AllVisits->
  • کدهای اختصاصی